آکادمی زبان وفایی نژاد

آکادمی زبان وفایی نژاد
cropped-logo512_512.png

اگر به زبان انگلیسی علاقه مندید و فیلم و سریال به زبان انگلیسی زیاد تماشا می کنید، قطعا دانستن ضرب المثل های انگلیسی برایتان جالب است و به درک بهتر زبان محاوره سریال ها کمک بسیاری می کند. برای درک ضرب المثل ها، دانستن معنای کلمات و پیروی از قواعد دستوری کمک چندانی نمی کند. بنابراین برای اینکه بتوانید ضرب المثل های انگلیسی در گفتارتان به کار ببرید و یا حین مواجه با آن ها معنایشان را درک کنید، لازم است آن ها را از پیش بشناسید. در ادامه ضرب المثل های پر کاربرد انگلیسی را خواهید دید.

The grass is always greener on the other side

مرغ همسایه غازه

To run with the hare and hunt with the hounds

یکی به میخ و یکی به نعل زدن

There is no smoke without fire

تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها

Strike while the iron is hot

تا تنور داغه نون رو بچسبون

To dance to a person’s tune

به ساز کسی رقصیدن

The early bird catches the worm

سحر خیز باش تا کامروا شوی

To bite off more than you can chew

لقبه بزرگتر از دهان برداشتن

East, west, home’s best

هیچ جا خونه خود آدم نمیشه

To carry coals to Newcastle

زیره به کرمان بردن

No pain, no gain

نابرد رنج گنج میسر نمی شود

To bite a file

آب در هاون کوبیدن

A poor workman blames his tools

عروس نمیتونه برقصه، میگه زمین کجه

Many a little make a mickle

قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود

A bird in the hand is worth two in the bush

سیلی نقد به از حلوای نسیه

Rome was not built in a day

گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی

You saw nothing, you heard nothing

شتر دیدی ندیدی

Take a chance while it is available

شانس یکبار در خونه آدم رو میزنه

It’s never too late to mend

ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است

You may know by a handful the whole sack

مشت نمونه خروار است.

You can not burn the candle at both ends

نمی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.

You can’t dance at two weddings.

با یک دست نمی توان دو هندوانه بر داشت.

You can’t mend a broken egg

آب رفته به جوی بر نگردد.

You can not sell the cow and drink the milk

نمی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.

You buy land, you buy stones, you buy meat, and you buy bones

گنج بی مار و گل بی خار نیست.

You may end him but you’ll not mend him

توبه گرگ مرگ است.

You can lead a horse to water, but you can’t make him drink

هیچ کاری با زور درست نمی شود؛ زور همیشه کارساز نیست.

You win some/a few; you lose some/a few

زندگی برد و باخت دارد.

You are what you eat

غذای انسان ماهیت انسان را می سازد.

You have taken the good with the bad

باید خوب را با بد پذیرفت.

A Younger idler, an old beggar

جوان بیکار امروز، گدای پیر فرداست.

در جوانی کار کن تا در پیری گدایی نکنی.

You reap what you sow

خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم

دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم

You pay your money and you take your choice

هر چقدر پول بدهی همان قدر آش می خوری.

You can do anything, but not everything

شما می توانید هر کاری را انجام دهید اما نمی توانید همه کارها را انجام دهید.

You can’t put the clock back

گذشته ها گذشته است.

Years teach us more than books

سالها بیشتر از کتابها به ما درس می دهند.

?You want a thing done, does it yourself

کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.

You can’t keep a good man down

خواستن توانستن است.

You saw nothing, you heard nothing

شتر دیدی ندیدی.

You took the words out of my mouth

جانا سخن از زبان ما می گویی.

You are scraping the bottom of the barrel.

ملاقه ات به ته دیگ خورده است.

You can’t win

مقسّمت ندهد روزی که ننهادست.

You can educate a fool, but you can not make him think

آدم احمق را می توان تربیت کرد  اما نمی توان به تفکر واداشت.

You can’t have your cake and eat it too

نمی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.

You can’t take it with you when you die

ثروت را به هنگام مرگ با خود  به گور نتوان برد.

You can not put out a fire with oil

آتش را با آتش خاموش  نتوان کرد.

You can not wash a black a more white

که زنگی به شستن نگردد سفید.

You can not catch old birds with chaff

عنقا را به دام نتوان گرفت.

You must lie on the bed you have made

خود کرده را تدبیر نیست.

You are a back seat driver

کنار گود نشستی و می گویی لنگش کن.

You must grin and bear it

باید بسوزی و بسازی.

You can’t see the wood for the trees

آنقدر سمن است که یاسمن پیدا نیست.

You can’t make bricks without straw

با دست خالی نمی توان کاری انجام داد.

You can not get a quart into a pin pot

نمی توان بحر را در کوزه ریخت.

You are responsible for you

هر کس ضامن دوزخ و بهشت خویش است.

You can’t please everyone

همه را نمی توان از خود راضی  نگه داشت.

You cannot unscramble eggs

کاری است گذشته، سبویی است شکسته.

You cannot teach an old dog new trick

پیر را تعلیم دادن مشکل است.

You cannot make a silk purse out of a sow’s ear

از تخم مرغ پشم نتوان چید.

You should never judge a book by its cover

از روی ظاهر نباید قضاوت کرد.

ما برون را ننگریم و قال را           ما درون را بنگریم و حال را

You have to crawl before you can walk

قبل از راه رفتن باید خزیدن رایاد گرفت.

You can catch more flies with honey than you can with vinegar

هر کاری راهی دارد.

When it rains, it pours

چو بد آید هر چه آید بد شود.

Barking dogs seldom bite

سگی که واق واق می کنه، گاز نمی گیره

A poor workman blames his tools

عروس نمی توانست برقصد، می گفت زمین کج است  

First catch your hare, then cook him

مرغی که در هواست نباید به سیخ کشید  

It’s never too late to mend

ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است  

Faith will move mountains

ایمان کوه ها را جابه جا می کند  

To move heaven and Earth

آسمان را به زمین دوختن  

milk the ram

آب در هاون سائیدن  

fingers are all thumbs

دست و پا چلفتی است  

burnt child dreads the fire

مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد  

A cat may look at a king

به اسب شاه گفته یابو  

He that will steal an egg will steal an ox

تخم مرغ دزد شتردزد می شود  

There is no smoke without fire

تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها  

Close but no cigar

خوب گفتی، ولی نه آنچه باید می گفتی  

Eagles don’t catch flies

شاهین حشره شکار نمیکنه

Every man has a price

هر کسی یه قیمتی داره

Don’t bite the hand that feeds you

نمک خوردی نمکدان مشکن  

To go with the stream

همرنگ جماعت شدن  

He is a button short

یک تخته اش کم است  

Every cloud has a silver lining

در نا امیدی بسی امید است

dance to a person’s tune

به ساز کسی رقصیدن

علاوه بر ضرب المثل ها، دانستن و به کار بردن اصطلاحات رایج زبان انگلیسی در مکالمات، موجب می شود صحبت کردن شما شیرین تر و نزدیک تر به انگلیسی زبانان شود. بهترین راه یادگیری اصطحالات رایج، از طریق مطالعه مستقیم آن ها و دیدن فیلم و سریال می باشد زیرا با دانستن معنای دقیق واژه ها، فقط ترجمه جمله را می فهمید ولی مفهوم ان را درک نخواهید کرد. در ادامه برخی از اصطلاحات رایج و پرکاربرد زبان انگلیسی و معنای فارسی آن ها را می بینید.

to what end

 به چه منظور

You must hand it to him

 باید به کارش ایولله گفت.

You make me ill with your speech

 با صحبتهایت حالم را بهم میزنی.

…I dare say 

به جرأت میتوانم بگویم…

Mind your eye

 بپایید. ملتفت باشید.

Excuse my back

 ببخشید پشتم به شماست.

upon my word 

به شرافتم سوگند

on my own account

 بهحساب خودم

He takes after his father

 (قیافهاش) به پدرش رفته.

It is all the same to me

 به حال من فرقی نمیکند….

It does not answer my purpose

بدرد من نمی خورد.

?What is that to you

 به تو چه؟

Between you and me

 بین خودمان باشد.

It is not concern of mine

 بهمن مربوط نیست.

Honesty is best policy

 آدم خوشمعامله شریک مال مردم است.

I’m hanged if I know. / I’ll be hanged if I know

 به هیچ وجه نمیدانم.

I am greatly honored

 باعث افتخار من است.

Pick on someone your own size

برو با همقد خودت طرف بشو.

I take my hat off to you. /take my hat off to 

بابا ایوالله!

Don’t twist the lion’s tail

 با دم شیر بازی نکن.

A widow’s mite

 برگ سبزی است تحفهی درویش.

Let me gather my breath

بگذارید نفسم جا بیاید.

at the instance of

 برحسب تقاضای…

Mind your own business

 سرت به کار خودت باشه. سرت تو لاک خودت باشه.

I am off color

 بیحالم. بیحوصله ام.

Do good to others

به دیگران نیکی کنید.

Snap into it

 بجنبید. زودباشید.

None of your sauce

 بیادبی و پررویی موقوف.

The devil take him

 بره به جهنم.

!Clear out

 برو گم شو!

For all I care

 تا آنجا که به من مربوط می شود.

!Go along with you/get lost

 برو پی کارت!

!Good show

 بارک الله!

!Go to the devil

 برو به جهنم!

He is second to none

 بالادست ندارد.

…It looks to me

 بنظر من….

It is up to you

بسته به میل خودت است./هرطور میلتان است.

…It was not for nothing that

بیخود نبود که…

Here’s to you

 به سلامتی شما. (هنگام نوشیدن)

In a family way

 بی رودربایستی

Money doesn’t grow on trees

 پول که علف خرس نیست.

It all depends

 تا چه پیش آید.

To the best of my ability

 تا جایی که در توان من است.

He is neck-deep in trouble

 تا خرخره گرفتار مشکل است.

…For the best of my knowledge

 تا آنجا که من میدانم….

He robs his belly to cover his back

 با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته.

Down this life

 تف بر این زندگی.

While there is a while there is a hope

 تا زندگی هست امید هست.

As far as the eye can reach

 تا آنجا که چشم کار میکند.

Strike while the iron is hot

 تا تنور گرم است نان را بچسبان.

Honesty is the best policy

 صداقت بهترین سیاست است.

He is off the rails

 توی باغ نیست.

Waste not, want not

نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهد.

There is no smoke without fire

 تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.

This is only the beginning

تازه اولشه.

Spare the rod and spoil the child

 تا نباشد چوب تر، فرمان نبرد گاو و خر.

Knowledge is power

 توانا بود هر که دانا بود.

Divide and rule

 تفرقه بنداز و حکومت کن.

?What is all about

 جریان چیه؟

Control your tongue

جلوی زبونت رو بگیر.

Buzz off

 بزن به چاک.

Help yourself

 بفرمایید میل کنید. از خودتون پذیرایی کنید.

I am in a rather hole

 بدجوری گیر کردم.

My pride was wounded

 به غیرتم برخورد.

Wish nobody ill

 بد هیچکس را نخواهید.

Cut your coat according to your cloth

 پایت را به اندازهی گلیمت دراز کن.

Money talks

 پول حلال مشکلات است.

Don’t involve me

 پای مرا وسط نکشید.

He is on his last leg

 پایش لب گور است.

…I have no choice but

 چاره ای جز این ندارم.

!What do I care

 بیخیالش!

A fat chance

 چه خیال باطلی

?What is there in it

 چه نفعی دارد؟

?Why were you feeding your eyes in the wedding party

 چرا در مجلس عروسی داشتی چشم چرانی میکردی؟

The mills of God grind slowly

 چوب خدا صدا ندارد.

?How much do I owe you

 چقدر به شما بدهکارم؟

!What cheek

 چه پررویی!

?What is to do

چه باید کرد؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *